×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

خلوت

گاهی وقتا توی خلوت میشه عشقو زیر و رو کرد

به من فرصت بده

ساعت بمان نرو

دیگر زمان زیادی نمانده است

باید کمی ستاره ببینم در آسمان

باید نهال خنده بکارم بروی لب

تا انتهای خط راهی نمانده است

تیک تاک عمر من

آه ای دقیقه های عجوا و فراری ام

رخصت نمی دهید؟

باید کمی بنفشه بکارم کنار حوض

باچتر های بسته ،بجویم سرشک ابر

آیینه ،خنده های من از یاد برده است

باید دوباره بیابم نشان عشق

گویی که سالهاست

من با کسی که نه ، گویی که با خودم

من قهر بوده ام

ساعت تو را بجان عقربه هایت ،بمان ،نرو

آه ای خدای من

از دفتر حیاتی عمر من چند برگ مانده است ؟

؟؟؟

دیگر گلایه بس

باید دوکاسه آب ، بریزم به پشت سر

باید دوباره عاشقانه نفس را فرو برم

باید که بی بهانه بخوانم ترانه ای

تا هست دفتری ، تا مانده برگ نو

باید تمام ورق های رفته را

خط خورده یا سیاه ، دیگر ز یاد برد

ساعت نماند و رفت

در این دو روز عمر پیروز آن کسی 

که در دفتر حیات ، تکلیف هر چه بود

این مشق زندگی

زیبا نوشت و رفت  

شنبه 6 آذر 1389 - 4:35:09 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


به من بگید شما چی فکر می کنید؟(4)ح


به من بگید شما چی فکر می کنید؟(3)ح


به من بگید شما چی فکر می کنید؟(2)ح


به من بگید شما چی فکر می کنید؟(1)ح


گل سوسن گل یاس


تحقیق یک دانش آموز در مورد پسته


نداری!خبر ز حال من نداری


دیار باقیسرزمین خفته ها


الماس بودا


الماس بودا


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

200548 بازدید

33 بازدید امروز

105 بازدید دیروز

451 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements